اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور تکنیکال مجموعه ای از نقاط دادههای اطلاعاتی است که با استفاده از فرمولی در دادههای قیمت سهام بدست میآید. داده های قیمت شامل هر ترکیبی از قیمتهای اولین ، بیشترین ، کمترین یا آخرین قیمت در یک بازه زمانی است. برخی از اندیکاتورها ممکن است فقط از قیمت های پایانی استفاده کنند ، در حالی که برخی دیگر حجم و میانگین قیمت را در فرمول های خود دارند. داده های قیمت به فرمول وارد شده و یک نقطه داده تولید می شود. به عنوان مثال ، میانگین ۳ قیمت بسته شده یک نقطه داده است.
۳۲=۳/(۳۲+۳۱+۳۳)
با این حال ، یک نقطه داده اطلاعات زیادی را ارائه نمی دهد و شاخص مفیدی را ایجاد نمی کند. برای ایجاد نقاط مرجع معتبر برای تحلیل ، یک سری نقاط داده در طی یک دوره زمانی مورد نیاز است. با ایجاد یک سری زمانی از نقاط داده می توان مقایسه ای را بین سطح حال و گذشته انجام داد. اندیکاتورهای تکنیکال معمولاً به صورت گرافیکی به منظور تجزیه و تحلیل سهام در بالا یا پایین نمودار قیمت یک اوراق بهادار نشان داده می شوند.
اندیکاتور های تکنیکال چه چیزی ارائه می دهند؟
یک اندیکاتور تکنیکال دیدگاه متفاوتی از تغیرات قیمت و حجم را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. بعضی از آنها مانند میانگین متحرک ساختارهای سادهای دارند و یادگیری آنها نسبتاً آسان است. برخی دیگر مانند Stochastics فرمول های پیچیده ای دارند و برای درک کامل آنها به مطالعه بیشتری نیاز است. صرف نظر از پیچیدگی فرمول ، اندیکاتورهای تکنیکال می توانند چشم انداز منحصر به فردی در مورد قدرت و جهت حرکت قیمت ارائه دهند.
میانگین متحرک ساده شاخصی است که میانگین قیمت یک اوراق بهادار را برای تعداد دوره های مشخص محاسبه می کند. اگر قیمت یک سهم در حال نوسان باشد ، میانگین متحرک به منظور نرمال کردن داده ها کمک می کند. میانگین متحرک نویز تصادفی را فیلتر می کند و تصویر ملایم تری از رفتار قیمت را ارائه می دهد.
چرا از اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود؟
اندیکاتورهای تکنیکال سه کارایی مهم دارند: هشدار ، تأیید و پیش بینی.
- یک اندیکاتور تکنیکال می تواند به عنوان یک هشدار برای بررسی عملکرد قیمت کمی دقیق تر عمل کند. اگر روند نزولی سهم شروع شده باشد ، ممکن است سیگنالی برای از دست دادن حمایت باشد. متناوباً ، اگر واگرایی مثبت زیادی وجود داشته باشد ، ممکن است به عنوان یک سیگنال برای شکست ناحیه مقاومت باشد.
- از اندیکاتورهای تکنیکال میتوان برای تأیید سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده کرد.تقاطع میانگین های قیمت ۱۲ و ۳۲ روزه به سمت پایین می تواند تایید شکست ناحیه حمایت و شروع روند نزولی باشد.
- به گفته برخی از سرمایه گذاران و بازرگانان ، می توان از اندیکاتورهای تکنیکال برای پیش بینی جهت قیمت های آینده استفاده کرد.
نکاتی برای استفاده از اندیکاتور های تکنیکال:
اندیکاتورهای تکنیکال نشانههایی ارائه میدهند اما گاهی اوقات معاملهگران از رفتار قیمت یک سهم چشم پوشی می کنند و فقط بر روی یک اندیکاتور تمرکز می کنند. اندیکاتورهای تکنیکال عملکرد قیمت را با فرمول فیلتر می کنند. به همین ترتیب ، آنها مشتقات رفتار قیمت هستند و نمی توانند بازتاب مستقیم عملکرد قیمت باشند.
از اندیکاتورهای تکنیکال می بایست به هنگام تجزیه و تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار گیرد. درتجزیه و تحلیل سهام، یک اندیکاتورتکنیکال را باید با در نظر گرفتن رفتار قیمت در نظر گرفت.
اندیکاتور در مورد رفتار قیمت یک اوراق بهادار چه می گوید؟ آیا اقدام قیمت قوی تر می شود یا ضعیف تر؟
حتی اگر این امر هنگام تولید سیگنال های خرید و فروش واضح باشد ، باید سیگنال های اندیکاتورهای تکنیکال را با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. ممکن است یک نشانه در اندیکاتورهای تکنیکال سیگنال خرید را نشان دهد ، اما اگر الگوی نمودار یک مثلث نزولی را با مجموعه ای از قله های نزولی نشان دهد ، ممکن است یک سیگنال کاذب باشد.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، یادگیری نحوه خواندن اندیکاتورهای تکنیکال بیشتر یک هنر است تا یک علم. هنگامی که روی سهام مختلف اعمال می شود ، یک شاخص مشابه می تواند الگوهای رفتاری مختلفی از خود نشان دهد. اندیکاتورهای تکنیکالی که برای گروه خودرویی خوب کار می کنند ممکن است برای گروه مالی و بانکی یکسان عمل نکنند.
از طریق مطالعه و تجزیه و تحلیل دقیق ، تخصص با اندیکاتورهای تکنیکال مختلف با گذشت زمان توسعه می یابد. با توسعه این تخصص ، تفاوت های ظریف و همچنین تنظیمات مورد علاقه مشخص می شود.
امروزه صدها اندیکاتور تکنیکال در حال استفاده است ، که هر هفته اندیکاتورهای جدیدی ارائه می شود. برنامه های نرم افزاری تحلیل تکنیکال با دهها اندیکاتور داخلی تعبیه شده، و حتی به کاربران اجازه می دهد تا اندیکاتورهای خود را ایجاد کنند.
حتی با معرفی صدها اندیکاتور جدید ، فقط تعداد معدودی منتخب واقعاً دیدگاه مناسبی ارائه میدهند و شایسته توجه هستند. به طرز عجیبی ، اندیکاتورهایی که معمولاً بیشترین توجه را به خود اختصاص می دهند ، اندیکاتورهایی هستند که دیدگاههای ارزشمندتری را ارائه کردهاند و امتحان خود را پس دادهاند.
تلاش برای ترکیب بیش از پنج اندیکاتور معمولاً بی فایده است. بهتر است روی دو یا سه اندیکاتور تمرکز کنید و نحوه عملکرد آنها را یاد بگیرید. سعی کنید اندیکاتورهایی را انتخاب کنید که مکمل یکدیگر باشند ، به جای اندیکاتورهایی که هماهنگ حرکت می کنند و سیگنال های یکسانی تولید میکنند. به عنوان مثال ، استفاده از دو شاخصی که برای نشان دادن سطوح بیش از حد خرید و فروش بیش از حد مناسب است ، مانند Stochastics و RSI کار زایدی است. هر دو این اندیکاتورها تحرکات قیمت را اندازه گیری می کنند و هر دو دارای سطوح اشباع خرید و فروش هستند.
اندیکاتور های تکنیکال پیشرو
همانطور که از نام آنها پیداست ، اندیکاتورهای پیشرو برای هدایت حرکت قیمت ها طراحی شده اند. بیشتر آنها شکلی از حرکت قیمت را در طول یک دوره بررسی نشان میدهند که تعداد دوره های مورد استفاده برای محاسبه اندیکاتور است. به عنوان مثال ، یک نوساننمای ۲۰ روزه، از حرکات ۲۰ روز گذشته قیمت را در محاسبه خود استفاده می کند و تمام حرکات قبلی قیمت نادیده گرفته می شود. برخی از اندیکاتورهای محبوب تر شامل اندیکاتورCCI، اندیکاتور RSI و ویلیام میباشند.
نوسانگرها یا اسیلاتورهای جنبش
بسیاری از اندیکاتورهای برجسته به صورت نوسانگرهای جنبش هستند. به طور کلی ، نوسانگرها نرخ تغییر قیمت اوراق بهادار را اندازه گیری می کند. با افزایش قیمت اوراق بهادار ، حرکت قیمت افزایش می یابد. هرچه سرعت افزایش قیمت بیشتر باشد، افزایش جنبش نیز بیشتر خواهد بود. هنگامی که این افزایش شروع به کند شدن می کند ، جنبش نیز کند خواهد شد.
اندیکاتورهای حرکات قیمتی یا جنبش از فرمول های مختلفی برای اندازه گیری تغییرات قیمت استفاده می کنند. RSI میانگین تغییر قیمت دوره های صعودی را با میانگین تغییر دوره های نزولی مقایسه می کند.
فواید و معایب اندیکاتورهای پیشرو
استفاده از اندیکاتورهای پیشرو فواید بسیاری دارد. مهمتر از همه، سیگنال دهی اولیه برای ورود و خروج در معاملات می باشد. اندیکاتورهای پیشرو سیگنال های بیشتری تولید می کنند و فرصت های بیشتری را برای خرید و فروش فراهم می کنند. سیگنال های اولیه همچنین می توانند در خصوص شروع روندهای نزولی و صعودی هشدار دهند. از این اندیکاتورها می توان در بازارهای رونددار استفاده کرد.در بازاری که روند صعودی دارد ، بهترین استفاده برای کمک به شناسایی شرایط فروش بیش از حد برای فرصت های خرید است. در بازاری که روند نزولی دارد ، اندیکاتورهای برجسته میتوانند به شناسایی شرایط خرید بیش از حد برای فرصت های فروش کمک کنند.
اندیکاتورهای پیرو
همانطور که از نام آنها پیداست ، اندیکاتورهای پیرو، حرکات قیمت را دنبال میکنند و معمولاً به عنوان اندیکاتورهای دنبال کننده روند شناخته می شوند. اندیکاتورهای پیروی از روند هنگامی که بازارها یا اوراق بهادار روندهای قدرتمندی را تجربه می کنند ، بهترین عملکرد را دارند. آنها برای جلب توجه معامله گران و حفظ آنها تا زمانی که روند دست نخورده باشد ، طراحی شده اند. در صورت استفاده در بازارهای نوسانی ، اندیکاتورهای پیروی از روند احتمالاً منجر به بسیاری از سیگنال ها ی غلط میشود. برخی از اندیکاتورهای محبوب پیروی کننده از روند زیر شامل میانگین متحرک (نمایی ، ساده ، وزنی ، متغیر) و MACD هستند.
فواید و معایب شاخص های پیرو
یکی از مزایای اصلی اندیکاتورهای پیروی از روند ، توانایی گرفتن حرکت و ماندن در حرکت است. به شرطی که بازار یا سهم موردنظر حرکتی پایدار ایجاد کند ، اندیکاتورهای پیروی از روند می توانند بسیار سودآور و آسان برای استفاده باشند. هرچه روند طولانی تر باشد ، سیگنال ها و معاملات کمتری را به همراه دارند.
هنگامی که یک سهم در محدودهای از قیمتها نوسان میکند ، مزایای شاخص های پیروی کننده از روند از بین می رود.
اشکال دیگر اندیکاتورهای پیروی از روند این است که سیگنالهای خرید و فروش با تاخیر صادر میشوند.
چالش اندیکاتورها
در یک دنیای ایده آل ، ما اندیکاتورهای میخواهیم که به حرکات قیمت حساس باشد ، سیگنالهای سریعی بدهند و سیگنالهای کاذب کمی داشته باشد. اگر حساسیت را با کاهش تعداد دورهها افزایش دهیم ، یک اندیکاتور سیگنالهای سریعی را ارائه می دهد ، اما تعداد سیگنالهای کاذب افزایش مییابد. اگر با افزایش تعداد دوره ها حساسیت را کاهش دهیم ، در این صورت تعداد سیگنال های کاذب کاهش می یابد ، اما سیگنالها با تاخیر بیشتری ارائه میشوند و درصد سود اکتسابی از سرمایه گذاری کاهش مییابد.
هرچه میانگین متحرک طولانیتر باشد، سرعت آن کندتر خواهد بود و سیگنالهای کمتری تولید میشود. با کوتاه شدن میانگین متحرک، سریعتر و ناپایدارتر می شود و تعداد سیگنالهای غلط را افزایش می دهد.
انواع اوسیلاتورها
اسیلاتور یک اندیکاتور است که با تغییر مقدار آن در بالا و پایین یک خط مرکزی یا بین سطوح تنظیم شده در نوسان است. اسیلاتورها می توانند برای دوره های طولانی در حد شدید (بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد) باقی بمانند ، اما نمی توانند برای یک بازه زمانی بلند مدت روند داشته باشند..
نوسانگرها انواع مختلفی دارند که بعضی از آنها به بیش از یک دسته تعلق دارند. در این مقاله ، ما دو دسته گسترده از اوسیلاتورها را مورد بحث قرار می دهیم: اسیلاتورهای متمرکز که در بالا و پایین یک نقطه مرکزی یا خط نوسان دارند و اسیلاتورهای نواری که بین اشباع خرید و اشباع فروش در نوسان هستند. به طور کلی ، اسیلاتورهای مرکز برای تحلیل جهت حرکت قیمت مناسب ترین هستند ، در حالی که اسیلاتورهای باند برای شناسایی سطح اشباع خرید و اشباع فروش مناسب هستند.
اسیلاتورهای متمرکز یا مرکزی
نوسانگرهای مرکزی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی در نوسان هستند. این اسیلاتورها برای شناسایی قدرت یا ضعف یا جهت حرکت قیمت مناسب هستند. در خالص ترین حالت ، هنگامی که یک نوسانگر مرکز در بالای خط مرکزی خود حرکت میکند ، حرکت مثبت (صعودی) است و هنگامی که نوسانگر در زیر خط مرکز خود حرکت می کند منفی (نزولی) است.
MACD نمونه ای از یک اسیلاتور متمرکز است که بالا و زیر صفر در نوسان است.
MACD
MACD از این جهت دارای عناصر پیرو و همچنین عناصر پیشرو است. میانگین های متحرک شاخص های عقب مانده ای هستند و به عنوان عناصر دنبال کننده روند یا تأخیر طبقه بندی می شوند. با این حال ، با در نظر گرفتن اختلافات در میانگین متحرک ، MACD جنبه های حرکت یا عناصر پیشرو را در خود دارد. تفاوت میانگین های متحرک نشان دهنده میزان تغییر است. با اندازه گیری نرخ تغییر ، MACD به یک شاخص اصلی تبدیل می شود ، اما همچنان با کمی تأخیر. با ادغام هر دو میانگین متحرک و نرخ تغییر ، MACD یک نقطه منحصر به فرد در میان نوسانگرها به عنوان یک شاخص عقب مانده و یک پیشرو ایجاد کرده است.
اسیلاتورهای نواری
نوسانگرهای نواری در بالا و پایین دو باند نوسان دارند که بیانگر اشباع خرید و فروش هستند. باند پایین نشان دهنده محدوده اشباع فروش و باند بالا نشان دهنده محدوده اشباع خرید است. این باندهای تنظیم شده به کاربران اجازه میدهد تا محدودهای اشباع خرید و فروش را به راحتی شناسایی کنند. شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسانگر استوکستیک دو نمونه از نوسانگرهای نواری هستند.
استوکستیک وRSI
برای RSI ، محدوده اشباع خرید و فروش معمولاً به ترتیب ۷۰ و ۳۰ تنظیم شده است. قرائت بیشتر از ۷۰ محدوده اشباع خرید میباشد ، در حالی که محدوده زیر ۳۰ محدوده اشباع فروش است. برای استوکستیک ، یک محدوده بالاتر از ۸۰ اشباع خرید است ، در حالی که محدوده زیر ۲۰ ، اشباع فروش می شود. با این حال ممکن است برخی از اوراق بهادار به این دامنه ها واکنش نشان ندهند و ممکن است نیاز به تنظیم دقیق تری داشته باشند. انجام تنظیمات روی باندها معمولاً یک تجربه شخصی در معاملهگران است.
سیگنالهای خرید و فروش اسیلاتورهای مرکز و نواری
از اسیلاتورهای مرکزی برای شناسایی قدرت یا جهت حرکت اصلی قیمت استفاده میشود. به طور کلی ، محدوده های بالای نقطه مرکزی نشان دهنده حرکت صعودی است ، در حالی که قرائت در زیر نقطه مرکزی ، حرکت نزولی را نشان می دهد. بزرگترین تفاوت بین اسیلاتورهای مرکزی و نوسانگرهای نواری ، توانایی در محدوده های اشباع است. در حالی که شناسایی محدوده اشباع با نوسانگرهای مرکزی امکان پذیر است ، اما برای این منظور ایدهآل نیستند. اسیلاتورهای نواری برای شناسایی محدوده های اشباع خرید و فروش مناسبتر هستند.
سیگنال های اسیلاتورها
اسیلاتورها به روش های مختلف سیگنال های خرید و فروش تولید می کنند. برخی از سیگنال ها خیلی زود صادر می شوند، در حالی که برخی دیگر پس از شروع روند ظاهر می شوند. علاوه بر سیگنال های خرید و فروش ، اسیلاتورها می توانند نشان دهند که چیزی با روند فعلی اشتباه است یا روند فعلی در شرف تغییر است. حتی اگر اسیلاتورها بتوانند سیگنال های خود را تولید کنند ، استفاده از این سیگنال ها در کنار جنبه های دیگر تجزیه و تحلیل تکنیکال بسیار مهم است. بیشتر اسیلاتورها،اندیکاتورهای قیمتی هستند و فقط یک ویژگی عملکرد قیمت یک اوراق بهادار را منعکس می کنند. حجم ، الگوهای قیمت و سطح حمایت / مقاومت نیز باید در نظر گرفته شود.
واگرایی مثبت و منفی در اندیکاتور
واگرایی یک مفهوم اصلی در پشت بسیاری از سیگنال ها برای اسیلاتورها و همچنین سایر اندیکاتورها است. واگرایی ها می توانند به عنوان هشداری در مورد تغییر روند تنظیم سیگنال خرید یا فروش باشند. واگرایی دو نوع دارد: مثبت و منفی. در ابتدایی ترین شکل ، واگرایی منفی زمانی است که اندیکاتور در هنگام پیشرفت قیمت، کاهش می یابد. واگرایی مثبت زمانی است که اندیکاتور در حالی که قیمت کاهش می یابد پیشرفت می کند.
واگرایی منفی زمانی اتفاق می افتد که قیمت به یک بالاترین حد منتقل شود ، اما این اندیکاتور نتواند یک حد بالاتری را ثبت کند و یک سطح بالاتری را تشکیل دهد. برای اندیکاتورهای قیمت ، یک واگرایی منفی نشان می دهد حرکت صعودی آهسته است که گاهی اوقات می تواند یک وارونگی نزولی را پیش بینی کند.
واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که سهم به پایین ترین محدوده حمایتی میرسد ، اما این اندیکاتور از پایین ترین سطح قبلی،پایین تر نمی رود تا سطح پایین تری را تشکیل دهد. برای اندیکاتورهای قیمت ، یک واگرایی مثبت حرکت نزولی کمتری را نشان می دهد که گاهی اوقات می تواند یک روند صعودی را پیش بینی کند.
اشباع خرید و فروش
اسیلاتورهای نواری برای شناسایی محدودههای اشباع خرید و فروش طراحی شده اند. از آنجا که این اسیلاتورها در نوسان هستند ، استفاده از آنها در بازارهای دارای روند دشوار است. اسیلاتورهای نواری بهتر است در محدوده معاملات یا اوراق بهاداری که روند چندانی ندارند استفاده شود. در یک روند قوی ، کاربران ممکن است سیگنالهای زیادی را ببینند که واقعاً معتبر نیستند. اگر یک سهام صعودی قوی داشته باشد ، اسیلاتور مدت زیادی در محدوده اشباع خرید قرار میگیرد.
اگر یک سهام در روند صعودی قوی باشد ، خرید در هنگام رسیدن نوسانگرها به محدوده اشباع فروش بسیار بهتر از فروش در شرایط خرید در محدوده اشباع خرید خواهد بود. در طی یک روند نزولی شدید ، فروش در هنگام رسیدن اسیلاتورها به محدوده اشباع خرید بسیار بهتر از فروش در محدودهای اشباع فروش میباشد.
وقتی روند قوی است ، اسیلاتورهای نواری می توانند برای مدت طولانی در نزدیکی محدوده ای اشباع خرید و فروش باقی بمانند. محدوده اشباع خرید ، زمان فروش را نشان نمی دهد و همچنین محدوده اشباع فروش ، زمان خرید را نشان نمی دهد. در یک روند صعودی قوی ، یک اسیلاتور می تواند به وضعیت اشباع خرید رسیده و همچنان ادامه یابد و همچنان روند ادامه خواهد داشت. ممکن است واگرایی منفی ایجاد شود ، اما یک سیگنال نزولی علیه روند صعودی باید مشکوک تلقی شود. در یک روند نزولی شدید ، یک اسیلاتور می تواند به محدوده اشباع فروش برسد و همچنان ادامه یابد که قیمت سهم رو به کاهش است. به طور مشابه ، ممکن است یک واگرایی مثبت ایجاد شود ، اما یک سیگنال صعودی علیه روند نزولی باید مشکوک تلقی شود. این بدان معنا نیست که سیگنال های ضد روند کار نمی کنند ، اما باید آنها را در زمینه مناسب مشاهده کرد و با سایر جنبه های تجزیه و تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.
اولین قدم در استفاده از اسیلاتورهای نواری ، شناسایی نوارهای بالا و پایین است. برای RSI ، هر چیزی زیر ۳۰ و بالاتر از ۷۰ نشان دهنده محدوده اشباع است. برای اسیلاتور استوکستیک ، هر چیزی زیر ۲۰ و بالاتر از ۸۰ نشان دهنده اشباع است. ما می دانیم که وقتی RSI زیر ۳۰ باشد یا استوکستیک زیر ۲۰ باشد ، یک شرایط اشباع فروش وجود دارد. به همین اعتبار ، وقتی RSI بالاتر از ۷۰ باشد و استوکستیک بالاتر از ۸۰ باشد ، یک شرایط اشباع خرید وجود دارد. شناسایی شرایط محدوده های اشباع خرید و فروش باید به عنوان هشدار برای نظارت بر سایر فاکتورهای تحلیل تکنیکال (الگوی قیمت ، روند ، پشتیبانی ، مقاومت ، شمعی یا سایر شاخص ها) با هوشیاری بیشتر باشد.
ساده ترین روش برای تولید سیگنال ، توجه به زمان عبور نوارهای بالا و پایین است. اگر یک سهم به محدوده اشباع خرید رسیده باشد (بالای ۷۰ برای RSI و ۸۰ برای استوکستیک) و دوباره به زیر نوار بالایی برگردد ، یک سیگنال فروش ایجاد می شود. اگر یک سهم به محدوده اشباع فروش برسد (برای RSI زیر ۳۰ و برای استوکستیک ۲۰) و به بالای نوار پایین برگردد ، یک سیگنال خرید ایجاد می شود.
سیگنال های ساده همچنین می توانند با واگرایی ها و کراس اوورهای میانگین های متحرک ترکیب شوند تا سیگنال های قوی تری ایجاد کنند. به محض رسیدن به محدوده اشباع فروش ، معاملهگران ممکن است به دنبال یک واگرایی مثبت برای توسعه در RSI و سپس عبور از بالای ۳۰ باشند. با رسیدن به محدوده اشباع خرید در اسیلاتور استوکستیک ، معاملهگران ممکن است به دنبال یک واگرایی منفی باشند و این را با یک میانگین متحرک ترکیب کنند. ۸۰ برای تولید سیگنال. (توجه: استوکستیک معمولاً با یک میانگین متحرک ساده ۳ روزه رسم می شود که به عنوان خط ماشه عمل می کند. هنگامی که اسیلاتور استوکستیک از بالای خط ماشه عبور می کند یک کراس اوور متحرک صعودی شکل می گیرد ).
سیگنال های متقاطع خط مرکزی
همانطور که از نام آن پیداست ، سیگنال های متقاطع خط مرکزی عمدتا برای نوسانگرهای مرکزی اعمال می شوند که در بالا و پایین خط مرکزی در نوسان هستند. معاملهگران همچنین شناخته شده اند که از تلاقی های خط میانی با RSI برای تأیید واگرایی یا سیگنال تولید شده از محدوده اشباع خرید و فروش استفاده میکنند. با این حال ، بیشتر اسیلاتورهای نواری مانند RSI و Stochastics برای تولید سیگنال به واگرایی و محدوده های اشباع خرید و فروش استفاده میشود..
از کراس اوور خط میانی گاهی اوقات به عنوان سیگنال خرید یا فروش تعبیر میشود. یک سیگنال خرید با کراس صعودی در بالای خط مرکزی و یک سیگنال فروش با یک کراس نزولیدر زیر خط مرکزی تولید می شود.
حرکات بالا یا پایین خط مرکزی نشان می دهد که حرکت از مثبت به منفی یا منفی به مثبت تغییر کرده است. هنگامی که یک نوسانگر حرکت مرکزی به بالای خط مرکزی خود پیشرفت کند ، حرکت مثبت می شود و می تواند صعودی باشد. هنگامی که یک نوسانگر حرکت مرکزی در زیر خط مرکزی خود کاهش می یابد ، حرکت منفی میشود و می تواند نزولی محسوب شود.
یک کراس اوور خط میانی همچنین می تواند به عنوان یک سیگنال تأیید برای تأیید یک سیگنال قبلی یا تقویت روند فعلی عمل کند. اگر واگرایی مثبتی وجود داشته باشد و میانگین کراس اوور متحرک صعودی باشد ، پیشروی بعدی بالاتر از خط میانی ، سیگنال خرید قبلی را تأیید می کند. عدم حرکت اسیلاتور در بالای خط مرکزی می تواند به منزله عدم تأیید تلقی شود و به عنوان یک هشدار برای بی فایده بودن سیگنال قبلی عمل کند.
خلاصه مقاله اندیکاتورهای تکنیکال
از اسیلاتورهای نواری برای شناسایی محدوده های اشباع خرید و فروش استفاده می شود. با این حال ، اشباع خرید به این معنی نیست که به عنوان سیگنال فروش عمل کند و اشباع فروش به معنای سیگنال خرید نیست. شرایط اشباع خرید و فروش به منزله هشدار برای رسیدن شرایط به محدوده اشباع است و باید توجه زیادی به اقدامات قیمت و سایر اندیکاتورها داشت.
برای بهبود قدرت سیگنال های اسیلاتور ، معاملهگران می توانند به دنبال چندین سیگنال باشند. معیارهای خرید یا فروش سیگنال می تواند به سه سیگنال جداگانه و در عین حال تأیید کننده بستگی داشته باشد. یک سیگنال خرید ممکن است با اشباع فروش ، واگرایی مثبت و میانگین کراس اوور متحرک صعودی ایجاد شود. برعکس ، ممکن است یک سیگنال فروش از یک واگرایی منفی ، کراس اوور میانگین متحرک نزولی و کراس اوور خط نزولی تولید شود.
تجارت سیگنال اسیلاتور در برابر روند عمده بازار خطرناک است. در حرکات گاو نر ، بهتر است به دنبال فرصت های خرید از طریق سیگنال های فروش بیش از حد ، واگرایی های مثبت ، کراس اوورهای میانگین متحرک صعودی و کراس اوورهای خط صعودی صعودی باشید.
سرانجام ، اسیلاتورها هنگامی که همراه با تجزیه و تحلیل الگو ، شناسایی پشتیبانی / مقاومت ، شناسایی روند و سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده شوند ، بسیار موثر هستند. مهم است که روند فعلی را شناسایی کنید یا حتی بررسی کنید که آیا سهم روند رو به رشدی دارد یا خیر. قرائت و سیگنال های اسیلاتور در شرایط مختلف می توانند معنی های متفاوتی داشته باشند. با استفاده از سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل همزمان با خواندن اسیلاتورها ، میتوان شانس موفقیت را تا حد زیادی افزایش داد.